۲۴ آبان ۱۳۹۲، ۸:۴۴

گفتگو با پيرغلام حسيني:

نغمه‌هایی که پشت هفت آسمان را می‌لرزاند/ بی‌وضو و بدون عبا هرگز مداحي نكرده‌ام

نغمه‌هایی که پشت هفت آسمان را می‌لرزاند/ بی‌وضو و بدون عبا هرگز مداحي نكرده‌ام

قم - خبرگزاری مهر: نفس گرم و نوای حزن انگیز "صادق حق بین" هنوز برای پیرمردها و جوان‌ترهای محفل حسینی تازگی دارد. حنجره‌ای که رجزهای طوفانی می‌خواند و نغمه‌هایی که پشت هفت آسمان را می‌لرزاند.

به گزارش خبرنگار مهر، صادق حق بین اکنون 75 سال دارد و بیش از 60 سال است که مداح اهل بیت(ع) است. پیرمرد با این سن و سال هنوز حافظه خوبی دارد و اسامی خیلی از گذشتگان و وقایع قبل از انقلاب را به خاطر دارد.
شغل اصلی‌اش انتشارات است، ولی هر زمانی که عمود خیمه را می‌گذارند برای مداحی اهل بیت سر از پا نمی‌شناسد.

همین يك ماه پيش بود که برای مداحی در کاروان زائران كربلا به زیارت سیدالشهدا(ع) رفته بود. اما این بار طبق قانون حج و زيارت نمی‌توانست با هواپيما به كربلا سفر كند. عشق حسین(ع) در دل او، کاری کرد که خودش هم نفهمید چطور در عزای حسینی در سرزمین عشق پا گذاشت.

در همایش بین المللی پیرغلامان حسینی که چندی قبل در گرگان برگزار شد، از استاد حق بین به عنوان یکی از پیرغلامان برگزیده تجلیل شد. همین بهانه‌ای شد تا مهمان این پیرغلام حسینی در منزلش باشیم.

مداحی اهل بیت(ع) را از چه زمانی و کجا شروع کردید؟

از دوران بچگي علاقه به شركت در مراسم عزاداری و هيئت‌هاي مذهبي در وجود من بود. قديم هيئت هاي سقايي وجود داشت كه بنده در آن شركت مي كردم. 12 – 13 ساله بودم که برای تحصیل در حوزه به قم آمدم. در آن دوران كه مرحوم آيت الله العظمي بروجردي در قيد حيات بودند و حضرت امام خمینی(ره) هم در قم تشريف داشتند، دوستي به نام حاج مرتضي موحدي - كه شاعر جوان بود- مشوق من در مداحي بود. او شعر مي‌سرود و من مي‌خواندم. حتی بعضی از مواقع دو نوع شعر می‌سرود که بخشی از شعرها را من و بخش دیگر را خودش می‌خواند.

قبل از اينكه حضرت امام را تبعيد كنند، در منزل ايشان مداحي كردم. یعنی مداحي اهل بیت(ع) را از منزل حضرات آيات عظام نجفي، بروجردي و امام خمینی شروع کردم.

فكر نمي كردم بتوانم مداحي را ادامه دهم. اما بعد از خرداد 42 که حضرت امام تبعيد شد رسما در اين عرصه وارد شدم و در مراسم‌هایی که به مناسبت سالگرد آن حادثه خونین بار برگزار می‌شد حضور داشتم. حتی در یکی از مراسم‌ها بنده را دستگیر کردند و از آنجا به بعد مصمم شدم به نام مداح اهل بيت در کنار تعدادی از دوستان، مخالفت علنی خودمان را با رژيم اعلام کنیم.

در سال 44 که مراسم گرامیداشت شهدای فیضیه را برگزار کردیم، بنده را دستگیر کردند و مدتي در زندان تهران بودم. بعد از آن هم دو مرتبه ديگر ساواك قم مرا دستگير كرد.

چند بار خدمت حضرت امام مداحي كرديد؟

3 مرتبه. چون بعد از اینکه حضرت امام را دستگير و تبعيد كرده بودند، ایشان در قم نبودند. اما بعدها كه مقام معظم رهبري رئيس جمهور بودند خدمت ايشان در حسينيه تهران مداحي كردم.

معمولا مي‌گويند يك مداح خوب بايد استاد ببيند شما چقدر چوبش را خورده‌ايد؟

من بيشتر خدمت علما و روحانيون مبارز و باسواد بودم و پاي منبر اين بزرگواران مي‌نشستم ولي در مداحي از نظرات ارزشمند استاد حاج حسين مولوي استفاده می‌کردم و به صورت مرتب با ایشان جلسه داشتیم.

علاوه بر اینها در محضر علمای بزرگواری همچون آیت الله حسن زاده آملي، آیت الله جوادي آملي و آیت الله خزعلي كه از علماي بزرگ كشور هستند بهره بردم.

خوشحالم كه با عشق و علاقه‌اي كه به مداحي داشتم جلوی روحانيون و مداحان پيشكسوت زانو زدم. خدا را شكر به مقاتل و اشعار آئيني آشنايي دارم و كتاب‌هاي مداحي كه چاپ مي‌كنيم به سراسر كشور ارسال مي‌كنيم.

هر مداحی معمولا خواندنش تلفیقی از خواندن چند مداح دیگر است، در گذشته هم چنین تاثیرپذیری ای وجود داشت؟

در گذشته سبك هاي عزاداری مختلف و متنوع نبود. بيشتر سبك هاي سنتي بود، مخصوصا در سينه زني مي گفتيم سينه زني سنگين. يعني قصيده مي خوانديم. مثل الان متنوع نبود. الان اگر امسال كتاب مداحي چاپ شود سال ديگر اين كتاب را خريداري نمي كنند. يعني با تغيير سبك ها، سليقه ها هم مختلف شده است. به نظر من اين اشتباه است. شعري كه متعلق به امام حسين(ع) است هر چند ممکن است 20 سال پيش سروده شده باشد ولي بايد خوانده شود. الان هم برنامه من اين است كه دنبال سبك هاي جديد و شعرهاي محاوره اي نيستم.

مگر شعرهایی که در آن زمان می خواندند با شعرهایی که الان می خوانند چه تفاوت هایی دارد؟

در گذشته بيشتر به ذكر مصيبت و مقام و جايگاه امام توجه مي شد. شعرهاي پرمعنا و عرفاني بيشتر خوانده مي شد. امروز ممكن است شعرها روان تر و چه بسا پيام آورتر باشد، اما اگر شعرهاي قديم در شرايط كنوني خوانده شود ممكن است جوانان متوجه نشوند.

شعرهای قدیم بيشتر به توحيد، اخلاق و مدح امامان نزديك‌تر بود ولي امروزه بيشتر شعرهايي خوانده مي شود كه فقط مورد خواست جوانان باشد یا فقط در مدح امامان است. خيلي مواقع هم شعرهايي خوانده مي شود كه آسیب دارد و بايد با آنها مقابله شود.

تاثیرگذاری عزاداري‌های گذشته بهتر و خالصانه‌تر بود يا الان؟

در عزاداری‌های گذشته آسیب دیده نمی شد. یعنی غير از نيت خالصانه چيزي ديده نمی شد ولي الان تشريفات زياد شده است. افرادي هم هستند كه فقط مي خواهند در يك ساعتي كه مداحي مي كنند مجلس شان گرم باشد. مخاطبان این مجالس وقتی از فضای عزاداری بيرون می آيند در وجودشان تغييري احساس نمي شود. اما شعرهای قديم خود به خود اثر مي گذاشت و رفتار كساني كه در محفل شركت مي‌كردند را تغيير مي داد.

خیلی‌ها چون صداي خوبي دارند مداح مي‌شوند اما مداحان گذشته عمدتا از نظر دانش حوزوي به مرحله‌ای می‌رسیدند. شما چه تفاوتي بين مداحان قديم و جديد مي‌بينيد؟

البته ممكن است جوانان امروز هم همان مسير را طي كنند. شايد درس حوزوي نخوانده باشند ولي جلوي استاداني زانو زده باشند كه همان مفاهيم ديني را دريافت كرده باشند ولي اصل مداحي قديم اين بوده كه توجه بیشتری به عرفان و اعتقاد ديني می شد ولي الان اینها كمتر است. مداحان جوان صداي خوبي دارند. شعر را خوب حفظ مي كنند و هنرنمايي خوبي دارند. اما اینکه در باطن هم همان مسير اخلاقی و عرفانی را طي كرده باشند، كم هستند.

استادمان مي‌گفت هر جايي كه مداحي مي‌كنيد برنامه تان را سه قسمت كنيد. در قسمت اول درباره توحيد و خداشناسي بخوانيد، قسمت دوم اخلاقيات و در بخش سوم به ذكر مصيبت و مقتل خواني بپردازيد. اگر غير از اين سه بخش باشد خوب نيست. شاعران قديم هم در اين سه مرحله شعرهاي خوبي سروده اند. اما امروزه كمتر شعرهاي اخلاقي و توحيدی خوانده مي شود؛ بيشتر در مدح ائمه مي خوانند.

بيشتر مداحان از عاشورا مداح مي شوند. یعنی وقتی محرم می رسد شعري را از رو مي خوانند، چه بسا اشتباه مي خوانند و به مداحی علاقه مند مي‌شوند. بعضی از مداحان فقط مداح 10 روزه هستند، اما بعضي‌ها چون معرفت دارند، امام حسين(ع) آنها را در این عرصه نگه مي دارد.

آن زمان که مداحان می‌خواستند بخوانند در رابطه با قیمت‌ها با صاحب مجلس شرط می‌کردند؟

خیر. اصلا چنين برنامه‌اي نبود.

پس زندگي مداحان چگونه باید بگذرد؟

بيشتر مداحان قديم كاسب بودند و نياز به كسب درآمد از طریق مداحی نداشتند. خود آقاي مولوي كه از بزرگ ترين مداحان كشور محسوب مي شد، در يك آسياب كار مي كرد، حسابدار بود. اصلا در آن زماني مداحان پولي نبودند.

خود مداح باید اخلاص داشته باشد. اگر اخلاص در كار نباشد نمي شود مداحي كرد. مداح اهل بیت(ع) نباید برای صداي خوب و اسم و رسم در كردن و پاكت گرفتن بخواند.

به نظر شما چه آسيب‌هايی عزاداری‌های ما را تهدید می‌کند؟

مسائل زيادي وجود دارد ولي یکی از مواردی كه در جامعه براي مردم مهم است، نحوه تردد هيئت هاي عزاداري در خيابان است. ديشب يك هيئت در خيابان مشغول عزاداري بود و به گونه اي ترافيك ايجاد كرد كه راننده ها خودروهايشان را خاموش كردند. اين نمي شود كه تمام خيابان را بست.

دسته روی برای عزای امام حسين(ع) خوب است ولي نبايد براي مردم مشكل ايجاد كند. شايد در ماشين‌هايي كه در ترافيك گير كرده اند بيماري وجود داشته باشد يا افرادي براي انجام امورات زندگي عجله داشته باشند. اين يكي از آسيب هاي هيئت هاي عزاداري است.

در مجالس عزاداري هم آسيب هايي وجود دارد. مداحاني كه در اين محافل به مدح اهل بيت(ع) مي پردازند بدانند چه مي خوانند. آنچه كه مي خوانند را از قبل مرور كنند كه آيا شعرهايشان پيام آور هست، يا در مورد ائمه دچار غلو نمي شود.

آسيب هاي مداحي خيلي زياد است. بعضي از مداحان از نظر ظاهري هم رعايت نمي كنند. مداح نبايد در هنگام مداحي لباس رنگي بپوشد. يكي از دوستان (آقاي براتي) 40 صفت را براي مداح خوب شمرده است. مثلا مداح وقتي مي خواند چشمانش را نبندد، صدايش را بي اندازه بلند نكند، لباس و ظاهرش منظم باشد، مقتلي كه مي خواند ضعيف نباشد و مستند باشد...

البته بزرگان در حال شناسايي و گوشزد كردن هستند كه اميداريم اين آسيب ها برطرف شود.

در مورد ظاهر مداحان گفتید، فلسفه به دوش گرفتن عبا در گذشته توسط مداحان چه بود؟

ببينيد مداحان وقتي مي خواهند از كسي دم بزنند، اگر بي ادبانه و با ظاهر نامنظم مداحي كنند، اين جسارت به اهل بيت(ع) است. من هيچ وقت بي وضو و بدون عبا نخوانده‌ام. اگر هم جايي بودم كه عبا همراهم نبود حتما عبا تهيه مي كردم بعد مي خواندم. عبا به دوش گرفتن نوعی احترام به اهل بیت عصمت و طهارت است.

مداحان جوان احترام خاصی برای پیرغلامان امام حسین(ع) قائل هستند. شاید خودشان را در سال‌های آینده در همین کسوت ببینند. توصیه‌تان به مداحان جوان چیست؟

اميدوارم جوان‌هايي كه در اين راه قدم بر مي‌دارند خلوص نيت داشته باشند چون مداحي از نظر لغوي، هر كسي را مدح كند مداح مي شود ولي مداحي كه خداوند به او علاقه دارد و سفارش كرده و اهل بيت به او علاقه دارند همان مداح اهل بيت است كه مقدمه‌اش خداشناسي و اثبات وجودي خداست.

اميدوارم كساني كه مي خواهند در مسير مداحي اهل بيت فعاليت كنند با خلوص نيت وارد شوند و تنها به مداحي و سينه زني اكتفا نكنند. بايد اشعاري بخوانند كه ضعيف و غلو نباشد و در عين حال پيام آور باشد. اگر بخواهيم فقط براي امام حسين(ع) سينه بزنيم و گريه كنيم ولي اگر محتواي اشعار پيام آور نباشد و ديگران نتوانند از اين اشعار پيامي دريافت كنند بي‌نتيجه است. بنابراين اشعاري كه انتخاب مي‌كنيم و مي‌خوانيم از علما و شاعران برجسته است. به گونه‌اي كه نهضت امام حسين(ع) را تبيين مي‌كند.

كما اينكه مي‌بينيم حضرت زينب(س) سهم بزرگي در تبيين نهضت عاشورا دارند. ايشان شهيد نشده‌اند و هر جايي كه صحبت مي‌كردند نهضت برادرشان را تبيين مي‌كردند تا جايي كه گفته‌اند اگر ايشان نبود نهضت امام حسين(ع) در همان كربلا خفه مي‌شد. مي‌گفتند خارجي بودند و از دين خروج كردند و بايد كشته شوند ولي حضرت زينب(س) در مجلس يزيد و شام خطبه‌هايي قرائت كردند كه پيام آور نهضت كربلا بود.

جوان‌ها به سمت خداشناسي و امام‌شناسي اهميت دهند. كتاب‌هاي تاريخ اسلام و آثار شاعران آئيني را بخوانند. بدون استاد و سرخود مداح نشوند، چون خيلي‌ها هستند كه جلوي استادان زانو نزدند بنابراين شعرهايي را مي‌خوانند كه يا شان اهل بيت(ع) را پايين مي‌آورند و يا آنقدر بالا مي‌برند كه غلو مي‌كنند.

توصيه دیگر من اين است كه به چند سي دي و تقليد از خواننده‌ها اكتفا نكنند. فردي از يك مداح تقليد مي كرد. وقتي مداح هنگام خواندن سرفه مي‌كرد اين فرد هم همين كار را مي‌كرد. فكر مي‌كرد سرفه كردن هم جزو برنامه هست.

هميشه مي‌گوييم كه يك مداح باید قرآن كريم، مفاتيح، صحيفه سجاديه، نهج البلاغه و رساله را حتما مطالعه كند و بعد كتاب‌هاي تاريخي در مورد انبياي الهي و ائمه معصوم را مطالعه كند تا خودش را به كمال برساند.

اگر موافقید خاطره‌ای برای خوانندگان بگوید تا گفتگو با شما با این خاطره به پایان برسد؟

خاطره که خیلی زیاد است. گاهي انسان وارد مجلسي مي‌شود که قصد خواندن ندارد و دعوت هم نشده ولي به گونه‌اي مي‌شود كه در آن محفل مداحي مي‌كند.

با تعدادي از دوستان با يك ماشين فولكس استيشن تصميم گرفتيم به مناسبت 28 صفر به مشهد سفر كنيم. در بین راه من گفتم ما كه امشب به مشهد نمي‌رسيم بنابراين وقتي وارد شهري كه در مسير وجود دارد شديم در مجلسي شركت كنيم و به صورت ناآشنا عزاداري كنيم.

وقتي به شاهرود رسيديم وارد يك مسجدي شديم. يك جوان روحاني در پايان سخنراني‌اش نمي‌دانم از كجا فهميد كه ما در اين جلسه هستيم. گفته بود «امشب تعدادي مهمان از قم در اين مجلس هستند و قمي‌ها هر كجا كه بروند يك مداح با خودشان مي‌برند. خواهش مي‌كنم اگر مداح همراه شما هست كمي مداحي كند.»

در بين 14 نفر كه از قم عازم مشهد بوديم تنها من مداح بودم. سرم را پايين انداختم و چيزي نگفتم. در مرتبه دوم که سخنران همین جملات را تکرار کرد، يكي از دوستان به من اشاره‌اي كرد. من هم اهل ترس و استرس نيستم. سريع عبا را روي دوشم انداختم و سلام و عرض ادب كردم و يك مدح خواندم. آخرش گفتم دو بيت براي سينه زني مي‌خوانم. من دو سه بند از شعر را خواندم اهالي مسجد از جايشان بلند شدند و من هم رغبت شدم بیشتر بخوانم.

وقتي مجلس تمام شد ما را براي شام نگه داشتند و پس از آن ما را به منزل خودشان براي استراحت بردند. اين خاطره براي هميشه براي من و دوستانم ماندگار شد.

.......................................
گفتگو: روح‌الله کریمی

کد خبر 2175260

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha